شیدا
متن پیش نمایش
وقتی نباشی خویش را من غرق رویا میکنم
با چشم بسته دیده را وقف تماشا میکنم
گاهی بخندم همچو گل گاهی بسوزانم چو خار
آخر روان خویش را تسلیم سودا میکنم
گر روی تابانی به من ایینه گیرم بر فلک
از نور روی ماه تو خورشید رسوا میکنم
از تابش چشمان تو وز ابر باران زای خود
رنگین کمان عشق را نزدت مهیا میکنم
حسن و کمالی این چنین تکبیر دارد ان چنان
حق باشدم کز نای خود هیهات بر پا میکنم
دانی چرا جانم نسوزد در فراق و هجر تو
با آه سردی سینه را دائم مداوا میکنم
با چشم بسته دیده را وقف تماشا میکنم
گاهی بخندم همچو گل گاهی بسوزانم چو خار
آخر روان خویش را تسلیم سودا میکنم
گر روی تابانی به من ایینه گیرم بر فلک
از نور روی ماه تو خورشید رسوا میکنم
از تابش چشمان تو وز ابر باران زای خود
رنگین کمان عشق را نزدت مهیا میکنم
حسن و کمالی این چنین تکبیر دارد ان چنان
حق باشدم کز نای خود هیهات بر پا میکنم
دانی چرا جانم نسوزد در فراق و هجر تو
با آه سردی سینه را دائم مداوا میکنم
توضیحات تکمیلی
غزلی عاشقانه مناسب ترانه سنتی یا پاپ کلاسیک
شناسنامه اثر
مشخصات شناسنامه، توسط صاحب اثر نوشته شده و سایت خزان مسئولیتی در قبال درستی اطلاعات ندارد.
هنرآفرین | عبداللهی |
---|---|
تعداد بیت | 6 |
قیمت | توافقی |
امتیاز کاربران | 4 از 4 رای |
تاریخ ایجاد | 20 دی 1402 |
تاریخ ویرایش | 21 بهمن 1402 |
وضعیت واگذاری | موجود |
ملودی | |
مجوز | |
امکان خرید آنلاین |
دیدگاه